شعر جديد پرسپوليس٩2

 

ميگي بازم کنار گل بزنين؟

با چه کسي

باشه بشين

چشماتو باز کن

يه لحظه مال من باش

يه لحظه بيا توي حس و حال دربي باش

پس توپو رو به دست زايد بده

تابگه از اين کيسه کش ودرواز ه اي که پارست

هردربي هم مساوي ذکر يک درد

براي کيسه کش که نداره يه تيم بهتر

ميگي بازم ازکنار گل بزنين؟

با چه کسي

باشه بشين

چشماتو باز کن يه لحظه مال من باش

يه لحظه بيا توي حس و حال دربي باش

پس توپو رو به دست زايد بده

تابگه از اين کيسه کش ودرواز ه اي که پارست

هردربي هم مساوي ذکر يک درد

براي کيسه کش که نداره يه تيم بهتر

ازپرويز بگم که شده سمبل ذکاوت

مجيدي براش شده مثل صندوق تجارت

پس جادوگر وطن الان کجاس نيس

اون تو پرس جادو ميکنه چون بي غيرت نيس

از چي بگم برات؟

انتظار داريچي از دهن پرويز درآد

به جز حرفاي چرت و پرت و

 بهونه خوب آره رفيق

کري توش هست ولي با خودکار سفيد

تو هم کيسه کشي تو هم کم درد نداري

 درد اصليت اينه که تو مربي نداري

کيسه کش کسي نيست بااين باخت ها دردش بگيره

ولي اون شيشتارو کي ميخواد گردن بگيره

از چي بگم خدا از اين کيسه هاي خسته

با اين همه گل تموم دندوناش شکسته

اين کري هاشو نبين اين کري ها يه پماد سوختگيه

رو سوزش اين کيسس با يه تيم خسته

ازچي بگم از يه رحمتي زخمي

که بايديک تنه بره تو قلب کوه سختي

ازگل هايي که زايد شدن تو 10 دقيقه

خبر ميدن از يه تيم رو به تضعيف

از چي بگم؟ ازاستفراغ بي شخصيت

که گل واسه زدن دارن سالي دو شب

اونکه تنهاتوي خوابش کابوس زايده

تنها پاتوق عشق و حالش خونه ي فرهاده

يا که بگم از اون رفقاي فدراسيون نشين

که هستن تو کار برنده کردن تيم بي سر نشين

تو به من اينو بگو من از چي بگم خوب؟

ما گفتيم و تموم باختاشون ريشه کن شد؟

از چي بگم برات؟ شايد قصه دوست داری

مثل قصّه? اون زايد ليبيايي

اگه قصّه تلخه گناه افنديه

داستان موشک و تعويض داغ دنيزليه

فتل نشسته با صد چرا و افسوس کاشکي

 يه مربي جاي چراغ نفت سوز داشتيم

موشک اومد تو زمين و اوج گرفت

گلايي که دهن مظلومي رو گل گرفت

رحمتي معصوم با دادو فريا دگفت

زود بدويين تو دفاع ولي غيرتي نبود

چشاش خشک شد يک بهش اشک بده ايزد

جواني های استفراقی با کدوم رو چرت و پرت بنويسن

 افندي برداستفراغي رو که سوخت

و منتظر يه پماد سوختگيه

زايد دلش نميخواد ته گلاشو هرگز ببنده

چون باز دلش ميخواد که هوادار بخنده

از چي بگم که بازي تموم نشده هتريک کرد

تو سوراخ دروازه ي تيم کچل

غصه نخور گلارو بخور تو 10 دقيقه

اين باختات تو تاريخ جاودانه ميشه

از چي بگم ازتيمي که فقط اسمش تيمه

يا دربي که نصفش اشکه نصفشگله؟

يا از فرهاد توي قطر که جسمش وله

پرويز مجبوره طرفدارو با باخت وقفش بده

از چي بگم بگو از يه تيم تنها

که بايد يکتنه بره تو قلب اين داورا

ولي قسم به خدا قسم به روح پيشکسوتا

که تيم بدون ترس ميره به سوي دربيا

خيلي خشنن کيسه ها ولي حوصله کردن

تو بازيهاي دربي يه مدل دردن

ولي 4 تا بازي گذشته ذره ذره کردن

و اومدن جلو که پي سوراخ حريف بگردن



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, | 13:4 | نویسنده : یواشکی |